تخمین تابع تقاضای آب صنعتی دراستان اصفهان

ساختار اقتصاد ایران بگونه ای است که بخش صنعت همواره از جایگاه ویژه ای در فرآیند توسعه اقتصادی،اجتماعی و سیاسی کشور برخوردار است. بخش صنعت تأمین کننده عمده نیاز اشتغال و درآمد کشور است. اما مسئله ای که وجود دارد این است که ایران از نظر جغرافیای در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته است، بخاطر همین، منابع آب با محدودیت جدی مواجه است. استان اصفهان نیز از این قاعده مستثنی نیست. آب در این استان به عنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند در منطقه به شمار می رود. با توجه به محدود بودن حجم سالیانه آب و رقابت روز افزون بخشهای مختلف اقتصادی برای استفاده از این منبع کمیاب، مدیریت تقاضای آب در این مناطق اهمیت خود را نشان می دهد.مهمترین مسئله در مدیریت و بهره برداری از منابع آب، برقراری تعادل منطقی بین عرضه و تقاضای اقتصادی آب می باشد.که در برقراری این تعادل، آب مانند هر کالا یا نهاده دیگر اقتصادی، قیمت آن، یا آب بها، نقش تعیین کننده ای به عهده دارد. در این مطالعه به تخمین تابع تقاضای آب در صنایع استان اصفهان و همچنین تخمین توابع تقاضای نهاد ههای دیگر بخش صنعت و برآورد کششهای قیمتی درآمدی و جانشینی پرداخته می شود. روش مورد استفاده در این مطالعه روش هزینه بوده و برای این منظور، تابع هزینه ترانسلوگ مورد استفاده قرار گرفته است. در تابع هزینه، چهار نهاده آب، نیروی کار، سرمایه و انرژی لحاظ شده و سایر نهاده ها با فرض تفکیک پذیری ضعیف، از توابع تولید و هزینه حذف گردیده اند. معادلات سهم هزینه برای هر یک از این چهار نهاده به همراه تابع هزینه به روش رگرسیونهای نامرتبط تکراری ((itsur برآورد گردیده اند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که تابع هزینه در بخش صنعت قیود خوش رفتاری را برآورد میکند. بر اساس کششهای جانشینی و قیمتی برآورد شده، کششهای قیمتی خودی برای تمام نهاده ها منفی بوده که بیانگر رفتار اقتصادی بنگاه ها و صادق بودن قانون تقاضا برای تمامی نهاده ها است. به عبارت دیگر، این نتیجه نشان دهنده آن است که مقدار تقاضای نهاده ها با قیمت آنها رابطه عکس دارد. کشش جانشینی تمامی عوامل تولید کمتر از واحد بوده و نشان دهنده بی کشش بودن عوامل می باشد علاوه بر این، بررسی ساختار تولید بخش صنعت دراین استان نشان داد که تابع تولید در این استان غیر هموتتیک و داری بازده غیر ثابت نسبت به مقیاس می باشد.